چرا مرغ ها غذا می خورند

طیور طیف وسیعی از مواد خوراکی را  می‌خورند، اگرچه انتخاب میزان و نوع خوراک طیور بر اساس نوع پرنده و هدف پرورش متفاوت است اما  مکانیسم‌های فیزیولوژیکی اساسی وجود دارند که مصرف خوراک کوتاه‌مدت و بلندمدت را کنترل می‌کنند.

سطح انرژی رژیم غذایی معمولاً مهم‌ترین عامل مؤثر بر میزان مصرف خوراک در فارم است. میزان مصرف خوراک طیور به میزان کالری موجود در جیره بستگی دارد. همه مرغ‌ها با دقت نسبتاً خوبی نسبت  به نیاز بدن خود به انرژی، غذا می‌خورند و بنابراین همه عواملی که بر نیازهای انرژی تأثیر می‌گذارند، مستقیماً بر مصرف خوراک تأثیر می‌گذارند. دمای محیط و تراکم گله احتمالاً دو متغیر اصلی در فارم هستند که بر نیازهای انرژی و در نتیجه مصرف خوراک تأثیر می‌گذارند.

 

تمام طیور تجاری با دقت نسبتاً خوبی غذا می‌خورند تا میزان مصرف مواد مغذی را با نیازهایشان متعادل کنند. در کوتاه‌مدت، ممکن است بسته به تغییر شرایط، تغییراتی در مصرف خوراک وجود داشته باشد، اما در درازمدت، مکانیسم‌های تنظیم مصرف خوراک کاملاً دقیق هستند. تطبیق نیازهای مواد مغذی با میزان مصرف، یک ضرورت تکاملی ذاتی و آشکار برای تضمین بقا و تولید مثل است. مصرف روزانه خوراک یک پرنده در نهایت سلامت، رشد، ترکیب بدن و پتانسیل تولید تخم‌مرغ او را تعیین می‌کند. رژیم‌های غذایی معمولاً با انتظار مصرف خاصی از خوراک تدوین می‌شوند. اگر پرندگان کمتر از استانداردها یا اهداف ما غذا بخورند، به ندرت به حداکثر پتانسیل ژنتیکی خود دست می‌یابند. بنابراین، درک مکانیسم‌هایی که مصرف خوراک را کنترل می‌کنند، در طراحی برنامه‌های تغذیه‌ای و چگونگی تأثیر بالقوه چنین مکانیسم‌های کنترلی بر سیستم‌های مختلف تولید فارم ضروری است.

 

 

مرغ‌ها همه‌چیزخوار هستند، به این معنی که تقریباً هر چیزی را می‌خورند. دانه‌ها و مواد گیاهی اغلب بخش عمده‌ای از رژیم غذایی طبیعی آنها را تشکیل می‌دهند. با این حال، مرغ‌ها به راحتی حشرات و دوزیستان کوچک را نیز می‌خورند.

تمایل به پذیرش طیف وسیعی از مواد خوراکی، یک سازگاری تکاملی است که برای غلبه بر نوسانات فصلی در تأمین مواد مورد نیاز بدن استفاده می‌شود. با این حال، همه‌چیزخوار بودن به این معنی نیست که مرغ به طور یکسان از همۀ مواد غذایی می‌خورد. هر کسی که زمانی را صرف مشاهده غذا خوردن پرندگان کرده باشد، متوجه می‌شود که آنها در انتخاب ذرات خوراک خاص و/یا متعاقباً بلعیدن (یا نبلعیدن) آنچه انتخاب شده است، چقدر گزینشی عمل می‌کنند. انتخاب خوراک توسط پرنده تحت تأثیر عوامل زیادی مانند، طعم و بافت خوراک و همچنین محتوای مواد مغذی آن است.

توانایی مرغ در متعادل کردن رژیم غذایی خود به طور دقیقی توسط داو (۱۹۳۵) مورد بررسی قرار گرفت. او مشاهده کرد که وقتی به پرندگان دسترسی آزاد به حدود ۱۵ ماده غذایی مرسوم مختلف داده شد که هر کدام به صورت سلف سرویس در ظروف جداگانه در داخل قفس ارائه می‌شدند، سطح قابل توجهی از خوراک روزانه و دریافت مواد مغذی ثابت بود اما مقداری تفاوت به علت انتخاب پرنده وجود داشت.

طعم و بافت خوراک

چند ترکیب وجود دارد که برای پرندگان ناخوشایند است، مانند تانن‌های موجود در سورگوم. و همچنین از طعم‌های قارچ و دارچین بیزارند. از سوی دیگر، بافت خوراک عامل اصلی مؤثر بر انتخاب نوع و میزان خوراک توسط مرغ‌ها است.

جوجه‌ها تمایلی به خوردن ذرات بسیار بزرگ ندارند، در حالی که پرندگان مسن‌تر تمایلی به خوردن ذرات ریز ندارند. به طور کلی، پرندگان در تمام سنین ابتدا بزرگترین ذرات ارائه شده به آنها را می‌خورند، به همین دلیل اغلب ذرات کوچک در آخور جمع می‌شوند. ما می‌توانیم از این ترجیح ذاتی به طور سودمندی استفاده کنیم تا مصرف خوراک را تا حدی تحریک یا سرکوب کنیم.

پرندگان همیشه به بافت جدید خوراک واکنش مثبت نشان می‌دهند، به خصوص اگر این بافت فقط بخشی از جیره باشد، و این وضعیت می‌تواند دوباره به نفع ما مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثال، شکی نیست که مصرف پوسته یا ذرات درشت سنگ آهک توسط مرغ‌های تخمگذار تا حدودی به بافت جدید آن( به خصوص در جیره‌های آردی) مربوط می‌شود. به همین ترتیب، در شرایط استرس گرمایی، افزودن ملاس یا حتی آب به خوراک، می‌تواند به طور موقت مصرف خوراک را تحریک کند، که باز هم به دلیل تغییر در بافت خوراک است.

 

مکانیسم‌های تنظیمی

در حالی که بافت و اندازه ذرات خوراک تأثیر زیادی بر انتخاب اولیه خوراک دارد، فرآیندهای بیوشیمیایی پیچیده‌ای وجود دارند که این واقعیت را تنظیم می‌کنند. یک مرغ تخمگذار معمولاً روزانه حدود ۱۱۰ گرم خوراک مصرف می‌کند یا یک مرغ گوشتی ۴۰ روزه روزانه حدود ۲۵۰ گرم خوراک مصرف می‌کند. پر بودن روده تا حدودی بر مصرف خوراک کوتاه مدت مرغ‌ها تأثیر دارد. هر کسی که ۲ ساعت پس از تغذیه، چینه‌دان یک پولت مادر گوشتی ۱۵ هفته‌ای را لمس کرده باشد، ممکن است فکر کند که پر بودن چینه‌دان تأثیر سیری بر پرنده دارد. با این حال، شواهد کمی وجود دارد که نشان دهد پر بودن چینه‌دان واقعاً تأثیر معناداری بر مصرف خوراک دارد، زیرا عملاً هیچ پایانه عصبی در چینه‌دان وجود ندارد که برای شروع مکانیسم کنترل خوردن لازم باشد. بنابراین، تأثیر پر بودن چینه‌دان بر مصرف خوراک بسیار جزئی است.

 

 

با خوردن خوراک، فرآیند هضم تقریباً بلافاصله آغاز می‌شود و اجزای پیچیده رژیم غذایی به اجزای شیمیایی ساده خود تجزیه می‌شوند. این اجزای اساسی قندها، اسیدهای آمینه و اسیدهای چرب هستند. با گردش این مواد مغذی ساده در خون، آنها بر گیرنده‌های خاصی در مغز تأثیر می‌گذارند که وضعیت تغذیه‌ای پرنده را نشان می‌دهند. به عنوان مثال، با هضم خوراک و افزایش سطح گلوکز در خون، سیگنالی از مغز به پرنده می‌گوید که شروع به محدود کردن مصرف خوراک خود کند. مکانیسم‌های مشابهی برای اسیدهای آمینه و شاید حتی اسیدهای چرب وجود دارد.

وضعیت اسیدهای آمینه به ویژه جالب است. اسیدهای آمینه باید با نسبت صحیح به یکدیگر تأمین شوند، که ما آن را پروتئین متعادل می‌نامیم. اگر این تعادل صحیح نباشد، به این معنی است که اسیدهای آمینه نمی‌توانند به طور مؤثر برای رشد یا تولید تخم‌مرغ استفاده شوند. در این شرایط، مغز عدم تعادل را حس می‌کند و به عنوان یک مکانیسم ایمنی، مصرف خوراک کاهش می‌یابد. به عنوان مثال، در مرغ‌های تخمگذار اگر جیره غذایی از نظر متیونین کمبود داشته باشد، مصرف خوراک خود را به طرز چشمگیری کاهش می‌دهند، زیرا می‌دانند که نمی‌توانند از چنین پروتئین نامتعادلی تخم‌مرغ تولید کنند.

 

 

با آزمایشی، تأثیر کمبود اسید آمینه در پرندگان به وضوح نشان داده شده است. وقتی که مخلوط‌های نامتعادل به شریان کاروتید تزریق می‌شوند، مخلوط بلافاصله به حسگرهای تنظیمی مغز می‌رسد و مصرف خوراک کاهش می‌یابد. وقتی همان اسیدهای آمینه نامتعادل به ورید ژوگولار تزریق می‌شوند، تأثیر کمی بر مصرف خوراک دارند، زیرا کبد فرصت مداخله و متعادل کردن مجدد اسیدهای آمینه را قبل از رسیدن نهایی آنها به حسگرهای مغز دارد.

حفظ سطح مشخصی از چربی در بدن احتمالاً بر مصرف خوراک در درازمدت (هفته به هفته) تأثیر می‌گذارد. مرغ‌ها همچنین اشتهای خاصی برای مواد مغذی خاص دارند. بهترین مثال در مورد کلسیم در مرغ‌های تخمگذار است. هنگامی که یک پرنده شروع به تخمگذاری می‌کند، اشتهای بیشتری برای کلسیم دارد و با توجه به شرایط تغذیه‌ای انتخابی، مرغ تخمگذار می‌تواند رژیم غذایی خود را طوری تنظیم کند که روزانه حدود ۴ گرم کلسیم دریافت کند. به عنوان مثال، اگر رژیم غذایی کمی کمبود کلسیم داشته باشد، مرغ تخمگذار مصرف خوراک خود را بر این اساس افزایش می‌دهد. این توانایی ذاتی برای حس تعادل مواد مغذی رژیم غذایی، صرفاً یک سیستم محافظتی برای سلامت طولانی مدت پرنده است.

احتمالاً دو هورمون که اساساً مصرف خوراک را کنترل می‌ کنند، مسئول کلی این سیستم‌های تنظیمی هستند. لپتین که توسط مغز تولید می‌شود و گرلین که عمدتاً در پیش معده تولید می‌شود، به نظر می‌رسد پیام‌رسان‌های جدایی‌ناپذیر در کنترل مصرف خوراک باشند. تحقیقات در حال حاضر نشان می‌دهد که این هورمون‌ها ممکن است در تولید مثل و ایمنی نیز نقش داشته باشند.

 

سطح انرژی جیره

در اکثر شرایط تغذیه ای در فارم، سطح انرژی جیره عامل اصلی مؤثر بر مصرف خوراک است. در مکانیسم‌های تنظیمی که قبلاً توضیح داده شد، یک سیستم ذاتی وجود دارد که نیازهای انرژی “روزانه” پرنده را به طور دقیق کنترل می‌کند. با افزایش غلظت انرژی جیره، پرنده خوراک کمتری می‌خورد، در حالی که کاهش سطح انرژی جیره باعث افزایش مصرف می‌شود. این مکانیسم در مورد همه انواع و سنین مرغ صدق می‌کند و بسیار دقیق و درست است.

در مرغ‌های تخمگذار، تغییر دقیق در مصرف، در پاسخ به تغییر در غلظت انرژی جیره تنها در عرض ۱-۲ روز حاصل می‌شود. بنابراین، انتخاب سطح انرژی جیره، یک تصمیم اقتصادی است و دلیل تغییر غلظت انرژی مورد استفاده در سراسر جهان است. بدیهی است که با تغییر مصرف خوراک در پاسخ به غلظت انرژی جیره، سطح سایر مواد مغذی جیره معمولاً بر اساس آن تنظیم می‌شود.

رقیق کردن جیره جوجه‌های گوشتی به میزان ۵۰٪ باعث می‌شود جوجه‌های گوشتی دقیقاً دو برابر میزان مصرف خود را دریافت کنند و بنابراین میزان مصرف انرژی ثابت می‌ماند. مرغ گوشتی میزان مصرف خوراک خود را به طور کامل تنظیم می‌کند، بنابراین میزان مصرف انرژی صرف نظر از جیره مورد استفاده ثابت می‌ماند. عامل تغییر دهنده در اینجا، توانایی مورد نیاز پرنده برای خوردن چنین خوراک رقیق شده‌ای است. در مزرعه، معمولاً برای جوجه‌های گوشتی امکان ندارد که دو برابر بیشتر از ۵۰٪خوراک رقیق شده مصرف کنند و بنابراین محدودیت‌های عملی برای کاهش انرژی جیره وجود دارد.

 

نیاز روزانه به انرژی

از آنجایی که مرغ‌ها کاملاً دقیق و بر اساس نیاز به انرژی خود، غذا می‌خورند عواملی که بر نیاز انرژی تأثیر می‌گذارند، تأثیر فوری بر مصرف روزانه خوراک دارند. به عنوان مثال، هنگامی که یک مرغ تخمگذار به مدت یک روز تولید تخم مرغ را متوقف می‌کند، مصرف خوراک او حدود ۳۰ گرم کاهش می‌یابد.

متغیر اصلی مؤثر بر نیاز انرژی، دمای محیط است. پس از دوره پرورش، دمای ایده‌آل ۲۶ درجه سانتیگراد است. در دماهای پایین‌تر از این، پرندگان برای حفظ دمای بدن خود به انرژی بیشتری نیاز دارند، در حالی که در هوای گرم‌تر، مصرف خوراک به طور متناسب کاهش می‌یابد. به طور تقریبی، پرندگان برای هر تغییر دما -/+1 درجه سانتیگراد، مصرف خود را حدود +/-1٪ تنظیم می‌کنند. برای یک مرغ تخمگذار، این معادل حدود 1 گرم تغییر در مصرف خوراک برای هر تغییر دمای 1 درجه سانتیگراد است و به همین دلیل است که ما سعی می‌کنیم تا حد امکان سالن‌های مرغ تخمگذار را گرم نگه داریم.

 

 

میزان پرریزی می‌تواند تأثیر زیادی بر این محاسبات داشته باشد، به خصوص در آب و هوای سردتر. به عنوان مثال، در دمای ۱۵ درجه سانتیگراد در مقابل ۲۶ درجه سانتیگراد، یک مرغ تخمگذار با پرریزی ضعیف، تقریباً ۱۰ گرم خوراک بیشتر در روز در مقایسه با یک پرنده با پرریزی خوب مصرف می‌کند.

 

 

نتیجه گیری

به طور کل می‌توان نتیجه‌گیری کرد کاهش حجم خوراک که در اثر مصرف آنزیم ناتوزیم ایجاد می‌شود، نه تنها باعث پرخوری حیوان نمی‌شود بلکه سبب کاهش مصرف نیز می‌شود چون بدن پرنده با حجم غذا تنظیم نمی‌شود بلکه با میزان انرژی دریافتی تنظیم می‌شود. بنابراین با مصرف آنزیم ناتوزیم علاوه بر افزایش انرژی، کاهش مصرف خوراک نیز خواهیم داشت که این موضوع باعث سود مرغدار می‌شود.

 

برای ذکر منبع اینجا کلیک کنید.