با افزایش نگرانیها در مورد مقاومت آنتیبیوتیکی در دامها، نیاز گستردهای به جایگزینهای پایدار برای افزایش سلامت و بهرهوری در تولید طیور وجود دارد. زنجبیل (Zingiber officinale Roscoe)، یک فیتوبیوتیک است که به دلیل فواید متنوع سلامتی، از جمله افزایش رشد و بهبود عملکرد روده شناخته شده است، این گیاه از نظر اثربخشی در دستگاه گوارش طیور مورد ارزیابی قرار گرفت. این مطالعه اثرات عصاره استاندارد زنجبیل را بر مورفولوژی روده، ترکیب میکروبیوتا و عملکرد رشد در جوجههای گوشتی بررسی کرده است.
در مجموع ۲۰۰ جوجه گوشتی یک روزه (راس ۳۰۸) به طور تصادفی به چهار گروه غذایی تقسیم شدند: یک گروه کنترل که جیره پایه دریافت میکردند و سه گروه آزمایشی که جیره پایه مکمل شده با ۲.۵ گرم در کیلوگرم، ۵ گرم در کیلوگرم و ۱۰ گرم در کیلوگرم عصاره زنجبیل دریافت میکردند. نتایج عملکرد نشان داد که مکمل زنجبیل در رژیم غذایی به میزان ۵ گرم در کیلوگرم به طور قابل توجهی راندمان خوراک را بدون تأثیر منفی بر وزن نهایی بدن بهبود بخشید، و مصرف خوراک در جوجههای گوشتی با دوزهای بالاتر عصاره زنجبیل به طور قابل توجهی کاهش یافت. جوجههای گوشتی که 5 گرم در کیلوگرم زنجبیل دریافت کرده بودند، نسبت ارتفاع پرز به عمق کریپت در دوازدهه و ژژنوم به طور قابل توجهی بالاتر نشان دادند .
در نتیجه، افزودن عصاره زنجبیل به میزان ۵ گرم در کیلوگرم منجر به بهبود راندمان خوراک، مورفولوژی روده و ترکیب میکروبیوتا شد.

امروزه به دلیل افزایش مصرف آنتی بیوتیکها و روند رو به رشد مقاومت آنتی بیوتیکی، همواره تاکید بر کاهش مصرف آنتیبیوتیکها است. در نتیجه، نیاز زیادی به جایگزینهای پایدار وجود دارد که ضمن حفظ راندمان تولید، رشد و سلامت را ارتقا دهند. فیتوبیوتیکها ترکیبات مشتق شده از گیاهان هستند که به عنوان کاندیداهای امیدوارکننده برای این نقش ظاهر شدهاند. برخلاف آنتیبیوتیکها، فیتوبیوتیکها منجر به مقاومت میکروبی نمیشوند و بقایای مضری که ممکن است سلامت حیوانات و ایمنی مصرفکننده را به خطر بیندازد، باقی نمیگذارند.

در میان فیتوبیوتیکها، زنجبیل (Zingiber officinale Roscoe) به دلیل خواص درمانیاش در طب سنتی به طور گسترده شناخته شده است و به طور فزایندهای به دلیل کاربردهایش در تغذیه حیوانات، مورد مطالعه قرار میگیرد. ریزومهای زنجبیل حاوی بیش از 400 ترکیب هستند که اجزای اصلی آن شامل کربوهیدراتها (50-70٪)، لیپیدها (3-8٪)، ترپنها و ترکیبات فنلی (مانند جینجرولها، شوگاولها، جینجردیول و جینجردیون) هستند. این مولکولهای زیست فعال در فعالیتهای بیولوژیکی مختلفی از جمله افزایش عملکرد گوارشی از طریق تحریک ترشحات بزاق و معده و افزایش فعالیت آنزیمهای گوارشی نقش دارند که در مجموع قابلیت هضم مواد مغذی و راندمان خوراک را بهبود میبخشند.
علاوه بر این، مکمل زنجبیل با بهبود مورفولوژی روده، افزایش جذب مواد مغذی و بهبود میکروبیوتای روده مرتبط بوده است. این ماده اثرات ضد میکروبی علیه عوامل بیماریزایی مانند اشریشیا کلی، گونههای سالمونلا و کلستریدیوم پرفرنژنس نشان داده است، که به هموستاز روده و استفاده بهتر از مواد مغذی کمک میکند. زنجبیل همچنین خواص آنتیاکسیدانی و ضد التهابی قابل توجهی را نشان میدهد، که عمدتاً با تنظیم افزایشی آنزیمهای آنتیاکسیدانی درونزا و سرکوب سیتوکینهای پیشالتهابی است.

در حالی که اکثر مطالعات حیوانی از پودر ریشه زنجبیل استفاده کردهاند، فرض بر این است که عصاره زنجبیل ، کارایی و کاربرد بیشتری دارد.
هدف از این مطالعه ارزیابی اثرات غلظتهای مختلف عصاره زنجبیل استاندارد شده بر عملکرد رشد، مورفولوژی روده و ترکیب میکروبی در جوجههای گوشتی است.
شرایط چگونه بود:
دویست جوجه گوشتی یک روزه (راس ۳۰۸) با میانگین وزن بدن ۴۴.۵ گرم، از یک جوجهکشی محلی تهیه و به طور تصادفی به چهار گروه تیمار غذایی اختصاص داده شدند. هر گروه شامل ۵ تکرار و ۱۰ حیوان در هر تکرار بود. پرندگان با رژیمهای غذایی مختلف به شرح زیر تغذیه شدند: جوجههای گوشتی یک جیره پایه به عنوان گروه کنترل (C) دریافت کردند و جوجههای گوشتی با جیره پایه حاوی ۲.۵ گرم در کیلوگرم عصاره زنجبیل استاندارد (G1)، ۵ گرم در کیلوگرم خوراک (G2) و ۱۰ گرم در کیلوگرم (G3) تغذیه شدند. این آزمایش به صورت یک طرح کاملاً تصادفی طراحی شد. روشنایی مداوم، تغذیه آزاد و دسترسی نامحدود به آب فراهم شد. دما در طول ۷ روز اول در ۳۲ درجه سانتیگراد حفظ شد و سپس هر ۲ روز ۱ درجه سانتیگراد کاهش یافت تا به ۲۴ درجه سانتیگراد رسید که در بقیه مدت آزمایش حفظ شد.
جیرهها چگونه بود:
خوراک مطابق با مشخصات و برای تأمین نیازهای غذایی جوجههای گوشتی راس ۳۰۸ فرموله شد. همه مخلوطها به صورت یکجا تهیه شدند. عصاره زنجبیل ابتدا با یک پیش مخلوط، مخلوط و سپس با سایر مواد ترکیب شد. پس از آن، قبل از تغذیه جوجهها، در ظروف دربسته نگهداری شد. جوجههای گوشتی با مخلوط خوراک آغازین (روزهای ۱ تا ۲۱) و مخلوط خوراک دوره رشد (روزهای ۲۲ تا ۴۲) تغذیه شدند. فرمولاسیون جیره پایه، همراه با ترکیب شیمیایی محاسبه شده، در جدول ۱ ارائه شده است.

جدول ۱
جمعآوری نمونه چگونه انجام شد:
در روز ۴۲، دو جوجه گوشتی از هر قفس (در مجموع ۴۰ پرنده) به طور تصادفی انتخاب و معدوم شدند. نمونههای بافت روده (به طول ۰.۵ سانتیمتر) به صورت عرضی از هر بخش روده برای اندازهگیریهای مورفومتریک گرفته شد. بخشهای روده به آرامی با محلول نمکی فسفات شسته شدند تا مواد هضم شده حذف شوند و در فرمالدئید ۱۰٪ نگهداری شدند. همزمان، یک بخش ۳ سانتیمتری از ایلئوم به همراه مواد هضم شده گرفته شد.
تحلیل عملکرد:
وزن بدن (BW) جوجههای گوشتی پس از ۱۲ ساعت گرسنگی در شروع آزمایش (روز اول) و در روزهای ۱۴ و ۴۲ روزگی به صورت جداگانه اندازهگیری شد. مصرف خوراک در در فواصل زمانی مشابه ثبت شد. ضریب تبدیل خوراک (FCR) برای تغذیه آغازین (۱ تا ۲۱ روزگی)، تغذیه رشد (۲۲ تا ۴۲ روزگی) و کل دوره پرورش (۱ تا ۴۲ روزگی) محاسبه شد.

مورفومتری (ویژگی های ظاهری) روده:
برشهای عرضی با ضخامت 5 میکرومتر تهیه و رنگآمیزی شدند . آمادهسازیهای بافتشناسی نمونههای بافت روده با استفاده از میکروسکوپ نوری بررسی شد. تجزیه و تحلیل برای اندازهگیری ارتفاع پرزها، عمق کریپتها و مساحت سطح پرزها انجام شد. دادهها از میانگین 15 پرز در هر نمونه به دست آمد. پرزهای روده تحت بزرگنمایی 10× اندازهگیری شدند. ارتفاع پرزها با اندازهگیری فاصله از نوک پرز تا محل اتصال بین پرزها و کریپت تعیین شد.
در نهایت، میانگین ارتفاع پرزهای روده، که هر کدام از هشت اندازهگیری در هر پرنده محاسبه شده بود، در 10 پرنده میانگینگیری شد تا مقادیر میانگین گروه را نشان دهد. نسبت ارتفاع پرز به عمق کریپت از مقادیر اندازهگیری شده محاسبه شد.

تحلیل آماری
دادههای مربوط به عملکرد، مورفولوژی روده و ترکیب و تنوع میکروبیوتا با استفاده از نرمافزار (Statistic) تجزیه و تحلیل شدند.
شاخصهای عملکرد
شاخصهای عملکرد جوجههای گوشتی تغذیه شده با عصاره زنجبیل در جدول ۲ خلاصه شده است. تفاوتهای معنیداری در وزن بدن بین تیمارهای مختلف در روز ۲۱ مطالعه مشاهده شد. گروه G2 جوجهها در مقایسه با سایر گروهها به بالاترین وزن بدن دست یافتند. تفاوت معنیداری در وزن بدن بین همه گروهها و گروه G3 در روز ۲۱ مطالعه مشاهده شد. در روز ۴۲ مطالعه، بالاترین وزن در گروههای C و G۲ در مقایسه با گروههای G۱ و GE۳ ثبت شد. بین روزهای ۱ و ۲۱، افزایش معنیداری در افزایش وزن در گروه G۲ در مقایسه با گروه G۳ مشاهده شد.
در طول دوره از روز ۲۲ تا روز ۴۲، افزایش وزن بالاتری توسط هر دو گروه C و G2 در مقایسه با G3 نشان داده شد. به طور کلی، افزایش وزن بدن در C، G1 و G2 در مقایسه با G3 به طور معنیداری بیشتر بود. مصرف خوراک بالاتر در گروههای C و G1 در مقایسه با گروه G3 در طول سه هفته اول آزمایش ثبت شد. بین روزهای ۲۲ و ۴۲، مصرف خوراک بالاتر در گروههای C و GE1 در مقایسه با گروههای G2 و G3 مشاهده شد. در کل دوره مطالعه (روزهای ۱ تا ۴۲)، بیشترین میزان مصرف خوراک در گروه کنترل ثبت شد، به طوری که گروههای C و G1 به طور قابل توجهی مصرف خوراک بالاتری نسبت به گروههای G2 و G3 نشان دادند. مصرف خوراک با افزایش غلظت عصاره زنجبیل در طول آزمایش، کاهش تقریباً خطی نشان داد. در کل دوره مطالعه، کمترین ضریب تبدیل خوراک در جوجههای گروه G2 در مقایسه با سایر گروهها مشاهده شد.

جدول۲
اندازهگیریهای کمی بافت روده:
تغذیه جوجههای گوشتی با عصاره زنجبیل در غلظتهای مختلف، پارامترهای مورفومتریک روده کوچک را تحت تأثیر قرار داد، همانطور که در جدول ۳ نشان داده شده است. در روز ۴۲ مطالعه، پرزهای دوازدهه به طور قابل توجهی کوتاهتر در گروه G1 در مقایسه با سایر گروهها مشاهده شد بیشترین عمق کریپت در گروه کنترل در مقایسه با گروههای G1 و G3 ثبت . نسبت بین ارتفاع پرز و عمق کریپت در گروههای G2 و G3 به طور قابل توجهی بالاتر بود نسبت به گروههای کنترل و G1. در ژژنوم، پرزهای به طور قابل توجهی بلندتر در گروه G2 در مقایسه با گروههای CN و G3 یافت شدند . هیچ تفاوت آماری معنیداری در عمق کریپت یا مساحت سطح پرزها بین گروهها مشاهده نشد. نسبت ارتفاع پرز به عمق کریپت در گروه G2 در مقایسه با سایر گروهها به طور قابل توجهی بالاتر بود در ایلئوم، ارتفاع کریپتها در گروههای G1 و G3 در مقایسه با گروه G2 به طور قابل توجهی بیشتر اندازهگیری شد مساحت سطح پرزهای ژژنوم در گروه کنترل در مقایسه با گروههای G1 و G2 به طور قابل توجهی بزرگتر بود .

جدول۳
ترکیب و تنوع میکروبیوم:
ترکیب میکروبیوتای روده در شکل ۱A ارائه شده است. شاخههای غالب به ترتیب: فیرمیکوتها(Firmicutes)، پروتئوباکتریا، اکتینوباکتریا، کمپیلوباکتریا و باکتروئیدها (Bacteroidetes) شناسایی شدند که به ترتیب ۶۲.۴٪، ۲۲.۹٪، ۲.۶۵٪، ۲.۰۳٪ و ۱.۴۳٪ از کل توالیها را تشکیل میدهند. در گروههای G2 و G3، کاهش معنیداری در فراوانی نسبی پروتئوباکتریا و افزایش معنیداری در نسبت فیرمیکوتها در مقایسه با گروه کنترل ثبت شد. علاوه بر این، کاهش معنیداری در فراوانی نسبی کمپیلوباکترویا و باکتروئیدویا در این گروهها مشاهده شد. بیش از ۳۰ جنس در تمام نمونهها شناسایی شد؛ (با این حال، تنها 10 مورد از فراوانترینها در هیستوگرام شکل 1B نمایش داده شدهاند.)

در گروه کنترل، جوامع باکتریایی غالب شامل جنسهای سودوموناس (Pseudomonas)، ترموآناروباکتر (Thermoanaerobacterium)، کاندیدا آرترومیس (Candidatus Arthromitus) و لاکتوباسیلوس Lactobacillus)) بودند. در گروههای دریافتکننده عصاره زنجبیل، افزایش معنیداری در فراوانی نسبی جنسهای کاندیدا آرترومیس و Romboutsia و همچنین کاهش معنیداری در جنسهای سودوموناس و ترموآناروباکتر مشاهده شد. علاوه بر این، در گروه G2، فراوانی باکتریهای جنس اشریشیا شیگلا (Escherichia-Shigela) به طور معنیداری در مقایسه با سایر گروهها ثبت شد. در گروه G3، فراوانی باکتریهای جنسهای انتروکوکوس (Enterococcus) و لاکتوباسیلوس (Lactobacillus) به طور معنیداری در مقایسه با سایر گروههای مورد مطالعه بیشتر بود.

عملکرد تولید:
عملکرد رشد در پرورش جوجههای گوشتی یک پارامتر حیاتی برای ارزیابی کارایی و سودآوری اقتصادی است، زیرا منعکس کننده اثرات عوامل داخلی و خارجی متعدد، از جمله ژنتیک، استراتژیهای تغذیهای، شرایط محیطی، وضعیت سلامت و شیوههای مدیریت فارم است. در مطالعه حاضر، اثرات مکمل عصاره زنجبیل در غلظتهای مختلف بر پارامترهای عملکرد ارزیابی شد.
اگرچه وزن بدن در روز اول در بین گروهها یکنواخت بود، اما در روز ۲۱، وزن بدن در گروه G3 به طور قابل توجهی پایینتر مشاهده شد. این روند تا روز ۴۲ ادامه داشت و منجر به کمترین وزن نهایی بدن در بین تمام گروههای درمانی شد. این یافتهها با گزارشهای قبلی که نشان دهنده تأثیر منفی زنجبیل بر افزایش وزن در سطوح مختلف از ۶ تا ۶۰ گرم بر کیلوگرم بود، مطابقت دارد. هنگامی که وزن بدن در رابطه با مصرف خوراک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، کاهش قابل توجهی در مصرف خوراک در گروه G3 تا روز ۲۱ مشاهده شد و تا مرحله دوم تغذیه ادامه یافت، که نشان میدهد وزن نهایی پایینتر بدن ممکن است به دلیل کاهش مصرف خوراک باشد.
توضیح وضعیت مشاهده شده در گروه G1 تا حدودی پیچیدهتر است. با این وجود، مشخص شد که این گروه که کمترین دوز از داروی مورد آزمایش را دریافت کرده بود، وزن نهایی بدن بسیار کمتری داشت. در روز 21 هیچ تفاوتی در وزن بدن مشاهده نشد. با این حال، در طول مرحله دوم پرواربندی، افزایش وزن در مقایسه با گروههای کنترل و G2 کاهش یافت، با وجود اینکه مصرف خوراک کاهش نیافت. برعکس، وزن نهایی بدن گروه G2 با وجود مصرف خوراک بسیار کمتر در هر دو مرحله پرواربندی، قابل مقایسه با گروه کنترل بود. این نتایج با یافتههای گزارش شده توسط چندین نویسنده مطابقت دارد، که در آنها هیچ همبستگی بین مکمل زنجبیل و افزایش وزن بدن در جوجههای گوشتی مشاهده نشد .
با این حال، برخی مطالعات اثرات مثبت مکمل زنجبیل بر وزن بدن جوجههای گوشتی را گزارش کردهاند. بر اساس این گزارشها، جینجرول، یکی از اجزای فعال زنجبیل، ترشح آنزیمهای گوارشی را تحریک میکند و در نتیجه فرآیند هضم را بهبود میبخشد و استفاده از مواد مغذی مصرف شده را افزایش میدهد. پانکراس تحریک میشود تا تعداد بیشتری آنزیم گوارشی تولید کند که منجر به افزایش هضم و جذب مواد مغذی میشود که از نرخ رشد بالاتر پشتیبانی میکند.

در مورد مصرف خوراک جوجههای گوشتی، بلافاصله مشاهده شد که اثر نامطلوب قابل توجهی بر مصرف، به ویژه با افزایش دوز، ناشی از فرآورده مورد آزمایش بود. مصرف خوراک کمتری در تمام گروههای آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل ثبت شد.
یک توضیح احتمالی برای این امر میتواند به کاهش نسبت ارتفاع پرزها به عمق کریپت مشاهده شده در تمام بخشهای روده گروه G1 نسبت داده شود که منجر به کاهش جذب مواد مغذی میشود. تأثیر منفی دوزهای بالای زنجبیل بر مصرف خوراک نیز توسط هراواتی و همکاران مشاهده شد، که در آن کاهش قابل توجهی در مصرف خوراک در دوز 20 گرم بر کیلوگرم گزارش شد، اگرچه هیچ اثر نامطلوبی بر وزن نهایی جوجههای گوشتی مشاهده نشد.
مصرف خوراک یکی از پارامترهای کلیدی است که به بهترین شکل کارایی تولید دام را توصیف میکند. از آنجایی که خوراک بزرگترین هزینه برای تولیدکنندگان را تشکیل میدهد. هزینههای تولید را میتوان با بهبود مصرف خوراک، و افزودن موادی به خوراک که قابلیت هضم و جذب را افزایش دهد، به ویژه در دورههای نوسانات قابل توجه قیمت مواد اولیه، به طور قابل توجهی کاهش داد. در این مطالعه، بهبود قابل توجهی در ضریب تبدیل خوراک در جوجههای گوشتی گروه G2 در مقایسه با سایر گروهها مشاهده شد. این یافته با نتایج گزارش شده توسط چندین نویسنده مطابقت دارد، جایی که نسبت تبدیل خوراک پایینتری نیز در جوجههای گوشتی که دوزهای مشابهی از زنجبیل (5 گرم در کیلوگرم) دریافت کرده بودند، مشاهده شد. تصور میشود که بهبود در ضریب تبدیل خوراک به تحریک ترشحات معده و فعالیت غدد بزاقی مربوط باشد. اعتقاد بر این است که این تحریک منجر به کاهش میکروارگانیسمهای بیماریزا و کاهش کلی تخمیر میکروبی در روده میشود و در نتیجه ظرفیت هضم و جذب افزایش مییابد. برعکس، تأثیر منفی بر مصرف خوراک تنها زمانی مشاهده شد که مکمل در غلظتهای بسیار بالا (30 گرم در کیلوگرم) تجویز شد. در مقابل، هیچ اثر معنیداری از مکمل زنجبیل بر مصرف خوراک در مطالعات دیگر گزارش نشده است.
مورفومتری روده:
برای توضیح تأثیر مکمل زنجبیل بر پارامترهای مورفومتریک روده کوچک مرغ، لازم است در نظر گرفته شود که ترکیب شیمیایی رژیم غذایی یک عامل کلیدی مؤثر بر ساختار روده و در نتیجه، ظرفیت جذب آن است. این به نوبه خود، در نهایت بر عملکرد رشد جوجههای گوشتی تأثیر میگذارد. پرزهای روده به سرعت با تغییرات در محیط لومینال سازگار میشوند، که تا حد زیادی توسط ترکیب رژیم غذایی شکل میگیرد. بر این اساس، افزایش ارتفاع پرزها با افزایش سطح جذب و افزایش ظرفیت جذب مواد مغذی مرتبط است. ناحیه کریپت مسئول تولید انتروسیتهایی است که از پایه به نوک پرزها مهاجرت میکنند و جایگزین سلولهای پیر ریخته شده میشوند. در لومن، این سلولهای اپیتلیال به طور مداوم و به سرعت تجدید میشوند، فرآیندی که برای حفظ عملکرد طبیعی روده حیاتی است. ارتفاع پرزها و نسبت ارتفاع پرزها به عمق کریپتها به طور گسترده به عنوان شاخصهای مثبت سلامت مخاط روده مورد استفاده قرار میگیرند، در حالی که عمق کریپتها به تنهایی اغلب به عنوان یک شاخص منفی سلامت روده در نظر گرفته میشود.
پرزهای بلندتر با فعالیت بیشتر آنزیمهای گوارشی مخاطی مرتبط هستند، و نسبت بالاتر معمولاً با بهبود جذب مواد مغذی همراه است. در مقابل، کریپتهای عمیقتر نشاندهنده عملکرد جذب ضعیفتر هستند، زیرا نشاندهنده افزایش گردش اپیتلیال هستند. کریپت عمیقتر همچنین ممکن است نشاندهنده بازسازی سریعتر پوشش روده باشد. علاوه بر این، پرزهای کوتاهتر همراه با کریپتهای عمیقتر با کاهش تعداد سلولهای جذبی و افزایش نسبت سلولهای ترشحی مرتبط بودهاند که منجر به افزایش ترشح موسین میشود. تغییرات در مقدار یا ترکیب موسین در سطح مخاط روده میتواند جذب مواد مغذی را مختل کند و ممکن است انرژی مورد نیاز برای حفظ عملکرد روده را افزایش دهد .

در مطالعه حاضر، اثرات مکمل زنجبیل بر پارامترهای بافتشناسی در بخشهای مختلف روده کوچک مشاهده شد. در دوازدهه، کاهش معنیداری در ارتفاع پرزها در گروه G1 در مقایسه با گروه کنترل، همراه با کاهش عمق کریپت، ثبت شد. کاهش معنیداری در مساحت سطح پرزها نیز در تمام گروههای تحت درمان نسبت به گروه کنترل مشاهده شد. با این حال، نسبت ارتفاع پرز به عمق کریپت در گروههای G2 و G3 در مقایسه با گروه کنترل به طور معنیداری بالاتر بود.
در ژژنوم، ارتفاع پرزها در گروه G2 به طور قابل توجهی افزایش یافت، در حالی که عمق کریپت در مقایسه با گروه کنترل بدون تغییر باقی ماند. در ایلئوم، هیچ تفاوت معنی داری در ارتفاع پرزها بین گروه ها مشاهده نشد. با این حال، مساحت کمتری در سطح پرزها در گروه های G1 و G2 ثبت شد.
در مطالعه حاضر، تغییرات مورفولوژیکی مثبت در دوازدهه و ژژونوم گروه G2 مشاهده شد. به طور خاص، در دوازدهه پرزها طویلشده و عمق کریپتها را به طور قابل توجهی کاهش داد، در حالی که در ژژونوم افزایش ارتفاع پرزها و نسبت ارتفاع پرزها به عمق کریپتها را نشان داد.
در مقابل، مطالعات دیگر بهبود عملکرد در جوجههای گوشتی را بدون تغییر قابل توجه در ارتفاع یا سطح پرزها گزارش کردهاند. با این حال، افزایش سطح سلولهای اپیتلیال دوازدهه و افزایش فعالیت میتوزی در کریپتها به مکمل زنجبیل نسبت داده شده است.
میکروبیوم:
میکروبیوم روده، که شامل میلیاردها میکروارگانیسم است، به عنوان یک اکوسیستم پیچیده شناخته میشود که واسطه تعامل بین میزبان و محیط آن است میکروبیوم روده نقش مهمی در حفظ وضعیت سلامت حیوانات ایفا میکند این میکروبیوم ارتباط نزدیکی با هضم، جذب و متابولیسم و همچنین ایمنی و حساسیت به بیماری دارد علاوه بر این، میکروبیوم بر تخمیر کربوهیدراتها، به ویژه پلیساکاریدها، تأثیر میگذارد و بنابراین جذب مواد مغذی و تأمین انرژی را در ارگانیسم حیوانات افزایش میدهد اگرچه استفاده درمانی از آنتیبیوتیکها در مبارزه با عفونتهای باکتریایی مؤثر است، اما میتواند منجر به عدم تعادل در میکروبیوم روده شود. این امر میتواند منجر به از بین رفتن باکتریهای روده و ایجاد پاسخ التهابی شود که منجر به افزایش سطح سیتوکینهای ضد التهابی میشود از آنجایی که فیتوبیوتیکها عموماً مقاومت باکتریایی را القا نمیکنند و پاسخ التهابی را ایجاد نمیکنند، استفاده از آنها برای حفظ پایداری ساختاری و تنوع میکروبیوتای روده بسیار مهم است.

تحقیقات قبلی نشان داده است که سلامت روده از تنوع بالای جمعیتهای باکتریایی سود میبرد، زیرا رقابت برای منابع و تشکیل کلونی بین جوامع میکروبی، احتمال تکثیر پاتوژن و عفونت بعدی را کاهش میدهد. در مطالعه حاضر، هیچ تفاوت آماری معنیداری در تنوع یا گونههای باکتریایی در ایلئوم مرغهای تغذیه شده با عصاره زنجبیل وجود نداشت. این ثبات در تنوع میکروبیوم نشان میدهد که عصاره زنجبیل تعادل میکروبی را مختل نمیکند. برخی از نویسندگان معتقدند که پویایی میکروبیوتای روده در پاسخ به تغییرات رژیم غذایی و سن تغییر میکند در حالی که برخی دیگر استدلال میکنند که میکروبیوم تحت تأثیر سن قرار میگیرد تا رژیم غذایی.
در بررسی میکروبیوتای روده طیور گوشتی، افزایش فراوانی نسبی فیرمیکوتها مشاهده شد که همبستگی مثبتی با دوز زنجبیل تجویز شده نشان داد، در حالی که نسبت پروتئوباکتریا به طور همزمان کاهش یافت. بر اساس مطالعات قبلی، فیرمیکوتها به عنوان عوامل کلیدی در تولید اسید بوتیریک شناسایی شدهاند که به عنوان منبع انرژی برای رشد و نگهداری سلولهای اپیتلیال روده عمل میکند. نشان داده شده است که نسبت فیرمیکوتها به باکتروئیدها نقش اساسی در جذب مواد مغذی و هموستاز روده در طیور دارد. نسبت بالای فیرمیکوتها با سرکوب باکتریهای بیماریزا، بازیابی هموستاز روده و بهبود جذب مواد مغذی مرتبط بوده است.

برعکس، افزایش فراوانی باکتروئیدها با اختلال در جذب مواد مغذی و اختلال در عملکرد میکروبی روده مرتبط دانسته شده است. تحقیقات قبلی نشان داده است که فراوانی نسبی بالای پروتئوباکتریا، نشانگر عدم تعادل روده است و سطوح بالای آن نشاندهنده رشد ناقص یا ترکیب میکروبیوتای ناپایدار است. علاوه بر این، پروتئوباکتریا شامل چندین پاتوژن مشترک بین انسان و دام(مانند اشرشیا، سالمونلا و کامپیلوباکتر) همراه با سایر جنسهای بالینی مهم است. در مطالعه حاضر، افزودن عصاره زنجبیل به طور قابل توجهی فراوانی نسبی پروتئوباکتریاهای مضر را در گروههای G2 و G3 کاهش داد و به حفظ میکروبیوتای متعادل تر روده کمک کرد.
نتایج این گزارش با نتایج نویسندگانی که افزایش این جنس باکتریایی را در جوجههای گوشتی تغذیه شده با پروبیوتیک باسیلوس سوبتیلیس گزارش کردهاند، مطابقت دارد. در تمام گروههای جوجههای گوشتی که محصول آزمایش شده را دریافت کردند، کاهش قابل توجهی در باکتریهای جنس سودوموناس در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد. در مطالعات قبلی، افزایش نسبت باکتریهای سودوموناس در روده حیوانات دارای نقص ایمنی به دلیل عفونت باکتریایی مشاهده شد. در گروه G2، افزایش نسبت باکتریهای جنس اشریشیا- شیگلا مشاهده شد. این موضوع تا حدودی تعجبآور است، زیرا این گروه به بهترین نتایج تولید دست یافتند و هیچ مرگ و میری در طول آزمایش ثبت نکردند. افزایش سطح باکتریهای این جنس میتواند منجر به کلیباسیلوز در طیور شود و در میکروبیوم جوجههای گوشتی که عفونت اشریشیا کلی در آنها ایجاد شده بود، مشاهده شده است.

نسبت بالای قابل توجهی از باکتریهای جنس لاکتوباسیلوس در گروه G3 در مقایسه با سایر گروهها یافت شد. این مورد، با یافتههای نویسندگانی که فرآوردههای زنجبیل را در جوجههای گوشتی آزمایش کردهاند، مطابقت دارد. افزایش نسبت باکتریهای جنس لاکتوباسیلوس به دلیل تأثیر مثبت آن بر سیستم ایمنی روده و تحریک باکتریهایی که از لاکتات استفاده میکنند و بوتیرات تولید میکنند، مطلوب تلقی میشود. علاوه بر این، نسبت قابل توجهی بالاتر از باکتریهای جنس انتروکوکوس متعلق به گونههای پروبیوتیکی مانند لاکتوباسیلوس، باسیلوس، بیفیدوباکتریوم، استرپتوکوکوس و فاکالی باکتریوم در همان گروه مشاهده شد که تأثیر مثبتی بر سلامت و عملکرد جوجههای گوشتی دارد.
نتیجهگیری:
مشخص شد که افزودن عصاره زنجبیل با غلظت ۵ گرم برکیلوگرم، راندمان خوراک و ویژگیهای مورفومتریک روده کوچک را بهبود میبخشد. نکته مهم این است که این افزودنی ارزیابیشده، هموستاز میکروبی را مختل نکرد و نشان داده شد که به طور قابل توجهی از حفظ میکروبیوتای مطلوب روده پشتیبانی میکند. بر اساس این یافتهها، این میزان زنجبیل میتواند در تغذیه جوجههای گوشتی مؤثر و بالقوه سودمند تلقی شود.
برای ذکر منبع اینجا کلیک کنید.