من از آن دسته صاحبان سگ نیستم که سگهایش را لای پنبه پیچیده باشد و دائماً به دنبال محافظت از آنها در برابر خطرات احتمالی باشد. من سگهایم را در محل زندگی مار زنگی بدون قلاده در گردنشان راه میبرم.
گاهی اوقات با تخم مرغ خام سیرشان میکنم. به آنها اجازه میدهم بدون پوشیدن جلیقه نجات شنا کنند و…
عدم تمایل من به اینکه آنها در مواجهه با خطرات احتمالی قرار گیرند، میتواند به دلیل نسل من باشد.
من به عنوان آخرین فرزند از میان چهار فرزند بزرگ شده در دهه ۱۹۶۰، بدون بستن کمربند ایمنی بزرگ شدم- در حقیقت، بیشتر اوقات روی فضای برآمده بین دو صندلی جلو مینشستم! نسل من در معرض خطرات بالقوه خطرناک دیگری قرار داشت که حتی امروزه غیرقانونی هستند.
اما چندین خطر جدی وجود دارند که به هیچ عنوان سگهایم را در معرض آنها قرار نمیدهم و آن نیز مرتبط با قلاده آنهاست.
سگگ استاندارد قلاده سگ
به شما بگویم اولین خطری که سگهایم را در معرض آن قرار نخواهم داد قلاده ای با سگک فلزی عادی است. نوعی که دارای یک قاب و یک زبانه تیز است که داخل سوراخ قلاده جای میگیرد و توسط قسمت پشت قاب، سگک محکم میشود.
حال این سوال پیش میآید که چرا من در برابر تجهیزات سگها که در دسترس عموم هستند، موضع گرفتهام؟
جواب این است: زیرا در مواقع اضطراری، وقتی قلاده سگ به چیزی گیر میکند وحیوان در حال خفه شدن است، تنها راه برای باز کردن سگک( بیرون آوردن زبانه فلزی) این است که آن را کمی محکمتر بکشید. مطمئن باشید بنابر تجربه شخصی میدانم که وقتی سگی شروع به خفگی میکند، متوجه این موضوع نمیشود که شما برای نجات جان او باید قلاده را کمی سفتتر کنید، تا بالاخره آزاد شود، پس در این مورد همکاری خوبی از خود نشان نخواهد داد!
شرح یک واقعیت
سگی که نزدیک بود در دستان من خفه شود سگ من نبود بلکه به همسایهام تعلق داشت. اما وقتی صدای سگها و جیغ زنان همسایه را شنیدم برای کمک دویدم و با نفس نفس زدنهای خشمگین، داد و فریاد، ادرار و دندانهای درحال ساییده شدن سگ ها از ترس روبه رو شدم.
از قضا دو سگ مشغول بازی بودند که یکی قلاده دیگری را گرفته و سپس غلت زده بود. قلاده سگ پیچ خورده، زبان سگ زیر فشار دندانهایش گیر کرده- و تا حدی که خفگی گریبانگیر همبازی اش شد، قلاده دور گردن سگ محکم شده بود.
من و صاحبان سگها که هردو خانمهای جوانی بودند، با استرس و نگرانی شدید سعی کردیم آن دو سگ را از هم جدا کنیم، اما آنها سگهایی با جثهی بزرگ و قوی بودند که در وحشت به سر میبردند و ما قادر به هیچ کاری نبودیم.
دستانم را در موهای تنهی سگها فرو کردم و دنبال سگکی برای باز کردن گشتم.
قلاده یکی از سگها ، سگک بازشوندهی به نسبت آسانتری بود اما سگک مدنظر ما، مربوط به سگ دیگر و سفت تر بود. نهایتا سگک قلادهی دیگر را پیدا کردم، درست در دهان سگ به صورت خیلی سفت و محکم پیچ خورده بود و آنقدر سفت بود که نمیشد سگک را سفتتر کرد تا بالاخره باز شود.
در همان موقع که من مشغول یافتن سگکها بودم، یکی از زنان به سمت خانه دوید و با قیچیای در دست برگشت. او موفق شد تا قلادهی نایلونی ضخیم را درست بعد از لحظهی خفگی و بیهوشی یکی از آنها ببرد.
تقریبا دو ثانیه بعد از بریده شدن قلاده، سگ خرناسهای همراه با نفسی سنگین کشید و نفسی دیگر..سگ به آرامی سمت ما آمد درحالیکه ما اشک میریختیم، نوازششان میکردیم و همدیگر را بغل میکردیم.
بدون بستن قلاده بازی کنید
دومین درس و کابوسی که تجربه کردم این است که: زمانیکه سگها در حال بازی با یکدیگرند، نباید قلاده داشته باشند. همچنین سگهای بازیگوشی نیز که بایکدیگر در خانه رها میشوند، نباید قلاده ببندند.
تگهای فلزی
مورد دیگری که نباید آن را به گردن سگ خود بیندازیم: تگهای فلزی هستند که نام سگ روی آنها حک شده است-چرا که این تگها ممکن است به راحتی به اشیاء گیر کنند و سگ را در موقعیتی ترسناک و همراه با وحشت زدگی قرار دهند.
آخرین باری که از این تگهای فلزی استفاده کردم زمانی بود که از سگم درون جعبه ای در آشپزخانه نگهداری میکردم.
صداهای عجیبی شنیدم و او را در حالی یافتم که تگ اسمش به سوراخهای تصفیه هوای جعبه گیر کرده بود.( شاید وقتی به دور خود میچرخید این اتفاق افتاده بود)
به طور معمول، سگها زمانی که روی زمین و نزدیک دریچه تهویه هوا دراز میکشند، مناسب با فصل، چه در حال گرم کردن خود باشند و چه خنک شدن، ممکن است این تگها به دریچه تهویه گیر کنند.
تگ اسم که در گردن سگ قراردارد، در محفظه گیر میکند، میچرخد و سگ، گرفتار میشود. در بهترین حالت، کسی در خانه است و او را نجات میدهد.
و اما بدترین حالت، بهتر است نگویم چون اصلا خوشایند نخواهد بود.
راه حلها
خود من در بیشتراوقات، از اینکه سگهایم قلادهای ندارند، راحت هستم. میدانم اگر به هر دلیلی از خانهام فرار کنند، بخاطر زلزله یا هر چیز دیگری، بدون معطلی به همسایگان و یا حتی افراد غریبه پناه میبرند.
در بدن آنها میکروچیپی تعبیه شده است و اطلاعات دقیق سگ جهت شناسایی محل قرارگیری حیوان در آن ثبت گردیده است. و زمانی که دور از دسترس من قرار گیرند به آسانی برایم قابل ردیابی هستند.
ولی اگر داشتن شناسنامه، روی بدن سگ برای شما حائز اهمیت تر است میتوانید از روشهای امن دیگری نیز استفاده کنید.
به عنوان جایگزینی برای تگهای شناسایی حیوانات، من نوع دیگری از قلاده را تهیه میکنم که از بغل باز میشود و دارای سگک پلاستیکی است(در مواقع اضطراری به آسانی باز میشود) و شماره تماس من روی آن حک شده است.
تگهای سیلیکونی هم، انتخابهای خوبی هستند. آنها محکم اما قابل انعطاف میباشند و حتی سگهای کوچک هم میتوانند آن را بکشند و آزاد شوند حتی اگر گیر کرده باشند.
من نوعی از قلاده را میشناسم که دارای این مزیت است که وقتی به جایی گیر کند، اجزای آن از هم جدا میشود.
اگر در حال حاضر از هریک از روشهای پرخطر بستن قلاده یا تگ اسم برای سگ خود استفاده میکنید، لطفا حداقل یکی از روشهای جایگزین را به کار گیرید.
منبع: سایت www.whole-dog-journal.com
این مقاله بسیار مفید است. با تشکر
خوشحال شدیم که مقاله مفیدی بود برای شما