این بیماری توسط انکوسرکا ولولوس یا کرم ندول ایجاد میشود. این کرمها به رنگ سفید شیری، نخی شکل، با سر گرد درشت و دارای خطوط متقاطع در روی پوشش خارجی بدن میباشد. نرها ۴ سانتیمتر و مادهها بالای ۷۰ سانتیمتر هستند. که به مدت ۲۰ سال و یا بیشتر در پوست انسان زندگی میکنند. معمولاً کرمهای بالغ از ندولهایی در بافت همبند زیر جلدی جدا میشوند، انسان میزبان قطعی اونکوسرکا ولولوس میباشد. با این وجود عفونت طبیعی در میمون عنکبوتی و در گوریل اتفاق میافتد.
سیر تکاملی
انسان به وسیله نیش مگس سیاه(پشه) جنس سیمولیوم آلوده میشود. لاروهای عفونی از خرطوم حشره خارج شده، از طریق سوراخ زخم وارد پوست گردیده و به بافتهای همبند مهاجرت مینمایند. در این بافتها مراحل تکاملی انگل طی شده و کرمهای ماده توسط نرهای کوچک سرگردان بارور شده و تعداد زیادی میکروفیلر بدون غلاف تولید نموده که تا ۲ سال زنده مانده و در تمام روز در پوست واقع میشوند و بعد در نسوج مهاجرت مینمایند. آنها میتوانند توسط مایع لنفی به سمت چشم رانده شوند به همین علت به این بیماری کوری رودخانهای میگویند. میکروفیلاریا به نوبهی خود به وسیلهی مگس سیاه گزنده از فرد آلوده بلعیده میشود. میکروفیلاریاها به عضلات سینه حشره مهاجرت نموده، دوباره پوستاندازی کرده، لاروهای مرحله سوم را تشکیل میدهند لاروهای عفونی در پایه خرطوم تجمع نموده و آماده خروج در گزش بعدی میباشند.
علائم بالینی
بسیاری از بیماران آلوده به اونکوسرکا ولولوس، به ویژه در نواحی شیوع کم یا متوسط عفونت، بدون علائم هستند. شدت نشانیها وآثار بیماری در حد زیادی به شدت و دورهی تماس با انگل و تعداد کرم بستگی دارد. ویژگیهای کلینیکی اونکوسرکیازیس را ممکن است تحت سه عنوان: ضایعات پوستی، ندولهای زیر جلدی، و ضایعات چشمی طبقه بندی کرد. در بررسی آسیبشناسی ندول، واکنش التهابی گرانولوماتوز با فیبروز احاطه کنندهی کرمهای بالغ مشاهده میشود. میکروفیلاریای موجود در بافتهای زیر جلدی ممکن است واکنش التهابی خفیف، نابودی فیبرهای ارتجاعی، و فیبروز را موجب گردد.
کرم بالغ و میکروفیلرها باعث تحریک پاسخ ایمنی میزبان میشوند. بالغها کمتر بیماریزا هستند. گاهی هیچ علائمی ندارند و گاهی باعث تحریک رشد ندولهای قابل لمس به نام انکوسرکوما میشوند. در نژادهای آفریقایی این ندولها بیشتر در ناحیهی لگن خاصره، در امتداد ستون فقرات، قفسهی سینه و زانوها است اما در آمریکای مرکزی ندولها بیشتر در بالای کمر، گردن و سر ایجاد میشود. این ندولها نسبتاً خوشخیم بوده و تعداد آنها از ۱تا۱۰۰متغیراست و شامل کلاژنهایی در اطراف یک یا چند کرم میشوند.
اولین و متداولترین نشانی در اونکوسرکیازیس خارش بوده که ممکن است بسیار شدید باشد. خارش شدید به سفت و سخت شدن پوست، و غالباً عفونت ثانوی منجر میشود. در بیماران سیاهپوست، کاهش رنگدانههای پوست ممکن است مورد توجه قرار گیرد. در صورت ارتباط با لنفادنوپاتی، کیسههای حاوی غدد لنفاوی ران و کشالهی ران بزرگ شده، که بویژه در آفریقا بسیار متداول است. در آمریکا گاهی ضایعات اریتماتوز صورت و قسمت بالای تنه و بثورات ارغوانی در بخش فوقانی بدن توسعه مییابد. وقتی پوست کلفت و چین خوردهی ناحیهی کشالهی ران دچار چین خوردگیهای بیشتری میشود، ضایعه را کشالهی ران آویزان مینامند. همچنین اسامی متنوعی به اشکال مختلف التهاب پوست انکوسرکیایی اطلاق شده است از جمله:پوست سوسماری به علت خشکی و فلسدار بودن پوست،یا پوست پلنگی به علت نقاط بدون رنگدانهی پوست. گرفتاری چشمی خطرناک ترین تظاهر بالینی بیماری است و عامل اغلب موارد کوری است. تمایل میکروفیلرها به قرنیه، مشیمیه، عنبیه و اطاق قدامی بیش از سایر نقاط است. اولین علایم چشمی عبارت است از: ترس از نور،ترشح اشک و احساس جسم خارجی درچشم.
تشخیص
وجود ندولهای زیر پوستی، ائوزینوفیلی، تظاهرات پوستی و نشانهها و علائم چشمی در افراد ساکن مناطق اندمیک، شواهد خوبی برای احتمال وجود انکوسرکیازیس هستند..تایید انگلشناسی انکوسرکیازیس با یافتن میکروفیلرها در برشهای پوست و یا در چشم به وسیلهی آزمایشات چشمی با لامپ شکافدار صورت میگیرد. نمونهبرداری نباید چندان عمیق باشد که خونریزی ایجاد کند.
درمان
در شرایط کنونی هیچ دارویی بر ضد کرمهای بالغ و میکروفیلرها، هر دو موثر نیست. درصورت وجود گرفتاری چشمی، دیاتیل کاربامازین منع استعمال دارد و تجویز داروهای کشندهی میکروفیلر، مانند سورامین، به علت سمیت بسیار زیاد توصیه نمیشود. از آنجا که ایورمکتین به آرامی بر میکروفیلرها تاثیر میگذارد، واکنش التهابی ایجاد شده در پوست و چشم به شدت دیاتیل کاربامازین نیست. در نتیجه عوارض جانبی عمومی و چشمی دارو چندان شدید نمیباشد. سورامین یک داروی سمی است که در آبستنی نباید استفاده شود و مصرف آن میتواند زمینهای برای بروز بیماریهای کلیوی باشد، لذا بیمار باید به دقت مورد نظارت قرار گیرد. در صورت سهولت دسترسی به ندولهای انکوسرکیایی، برداشت آنها با جراحی روش درمان قابل قبولی است، زیرا این ندولها حاوی کرمهای بالغ بوده و منبع میکروفیلرها هستند.
منابع :
منابع
۱) بیماریهای قابل انتقال بین انسان و حیوان(۶) ترجمه:دکتر اسماعیل ذوقی
۲) کرمشناسی دامپزشکی دکتر علی اسلامی
۳) مارکل
۴)انگل شناسی نوا _ براون
۵) Encyclopedia of parasitology (Editor:Heinz Mehlhorn)
۶) Foundation of parasitology